پیش از آنکه به تقدیرم قدم بگذاری
پروانه ها می دانستند گلدان ها را که بشکنی باغ بزرگ خواهد شد
و شب تاب ها میان بلوغ و باغ خاکستر می شوند.
با من بگو بانو :
این تکه آفتاب به جای مانده میراث قبیله ی ماست یا این سبد تاریکی؟
می بینی؟!
پاییز چگونه میان شادی گنجشک ها میدود؟!
کلاغی که لقمه ی عقیق بر گرفته باشد فیروزه ی آسمان به چه کارش می آید..."